این فروشندگی نیست.

فقط فروختن است، فروختن زورکی، غرق کردن خریدار در میان نکته های پی‌در‌پی فروش تا وقتی که خریدار بیچاره گیج می‌شه و نمی‌دونه که چه بلایی به سرش اومده.

این نوع فروشندها حتی وقتی که موفق نمی‌شن، به خودشون میگن عیب از من نبود. من واقعا” رفتم وسط رینگ و تلاش خودمو کردم. می دونید این فروشنده‌ها اشتباه می‌کنند. کاملا” از مرحله پرتند.

فقط حرف زدن پشت سر هم با خریدار کافی نیست.

فروشندگی فقط حرف زدن نیست.

Telling is Not Selling

می‌دونید فروشندگی صرفا” یک کار زورکی نیست.

فروشندگی یک هنر است. یک هنر ظریف.

مثل هنر ورزش رزمی جودو.

در جودو شما هر حرکت طرف مقابل را می‌بینید و حس می‌کنید و با به کار گرفتن غریزه و تیزبینی می تونید از روی ژست‌ها و حرکات بدنی متوجه بشید که احتمالا” چه کاری را می‌خواد بکنه و بعد با کمی فشار به اینجا و یکمی فشار به اونجا، پا به پای حریف جلو می‌رید. شما نیرو و قدرت حریف را صرف می‌کنید. همه زورها را حریف می زنه. اما در نهایت وا می‌مونه و شما برنده می‌شوید.

آیا این همان چیزی نیست که یک فروش موفقیت آمیز به همراه داره؟

با درک موفقیت خود و با به بازی گرفتن حریف و استفاده از نقاط ضعفش و با به هدر دادن نیروهاش جلو می رید تا خودش خودشو ضربه می‌کنه.

در واقع شما به اون نمی‌فروشید، شما به هیچ کس نمی‌فروشید.

تنها کاری که شما می‌کنید اینه که به خریدار کمک کنید تا تصمیم‌ به خرید بگیره.

 

Don’t sell Him, Help Him Decide to Buy

چطور شما در وضعیتی قرار می‌گیرید که می‌دونید کِی و کجا باید این اهرم را بکار بیاندازید؟

از راه شناخت صحیح مشتریانتان، از طریق بر قراری ارتباط با آن ها.

یک ارتباط واقعی

یک ارتباط دوجانبه

بدون اون شما آغازگر نیستید.

با آن در راه درست گام برمی‌دارید و این فیلم تماما” در اطراف همین مسئله دور میزند.

و دقیقا” به همین دلیل به همه شما که به نوعی فروشنده هستید، دیدن این فیلم را پیشنهاد می کنم.

این فیلم نگاه عمیقی از نوع صحیح فروشندگی و ایجاد ارتباط با مشتری از طریق تحلیل رفتار و کلمات مشتریان به شما نشان می دهد.